شیخ عباس قمی پس از به پایان رساندن مرحله متوسط تحصیلات حوزوی دلش هوای دیاری دیگر کرد. او که دارای هوش و ذکاوت فوقالعادهای بود و برای کسب دانش و معرفت الهی حدّی نمیشناخت هرگز نمیتوانست خود را به اندوختههای محدود حوزه قم قانع ساخته و دل آرام گرداند. از این رو قبل از رفتن به نجف روح خود را روانه شهر پاکان و دیار ایمان و آستان مقدس امیرمومنان حضرت علی علیهالسلام کرد. او در سال 1316 هـ. ق کوله بار سفر بست و برای فراگیری دانش بیشتر عازم نجف اشرف شد. در بدو ورود به زیارت بارگاه منوّر امام همام و پیشوای شهیدان تاریخ شتافت و در کنار تربت پاکش قرار گرفت و با چهرهای غریبانه و دل گرفته بر غریبی آن مظلوم تاریخ گریست.
برای خواندن زندگینامه کامل ایشان به ادامه مطلب مراجعه فرمائید
شیخ عباس قمی پس از به پایان رساندن مرحله متوسط تحصیلات حوزوی دلش هوای دیاری دیگر کرد. او که دارای هوش و ذکاوت فوقالعادهای بود و برای کسب دانش و معرفت الهی حدّی نمیشناخت هرگز نمیتوانست خود را به اندوختههای محدود حوزه قم قانع ساخته و دل آرام گرداند. از این رو قبل از رفتن به نجف روح خود را روانه شهر پاکان و دیار ایمان و آستان مقدس امیرمومنان حضرت علی علیهالسلام کرد. او در سال 1316 هـ. ق کوله بار سفر بست و برای فراگیری دانش بیشتر عازم نجف اشرف شد. در بدو ورود به زیارت بارگاه منوّر امام همام و پیشوای شهیدان تاریخ شتافت و در کنار تربت پاکش قرار گرفت و با چهرهای غریبانه و دل گرفته بر غریبی آن مظلوم تاریخ گریست.
محدث قمی که از کلام رسا و بیان شیوایش باران رحمت الهی میبارید و در مجلس موعظهاش گلهای معطر توبه و بازگشت به سوی خدا میروئید، هیچ فرصتی را برای تربیت و بازگو کردن احکام اسلام و اخلاق الهی از دست نمیداد. و طلاب و عامه مردم هم که او را حدیث بارز اخلاص میدانستند و کمالات روحانی و انسانی را در قاموس او مییافتند یک لحظه از درس و بحث او غفلت نمیکردند و ساعات و وقت کار خود را به گونهای تنظیم میکردند که از درس اخلاق او که درس انسانسازی و دوستی دوباره با خدا و پشت کردن به دنیا بود استفاده کنند.
محدث قمی در هر هفته شبهای پنجشنبه و جمعه در مدرسه میرزا جعفر مشهد درس اخلاق برقرار میکرد. از همان ابتدا روشن بود که مواعظ و اندرزهای او در جان شنوندگان خواهد نشست و با استقبال پر شور مردم روبرو خواهد شد. بدینسان در هر نوبت حدود هزار نفر در پای درس ایشان شرکت میکردند و غذای روحی یک هفته را از درس پر مایه او تأمین میکردند.
شیخ عباس شیفته خاندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود. او بر مصائب اهلبیت رسول الله صلی الله علیه و آله میگریست و چنان بود که اعتقاد قلبیش را بر روی صفحات کتاب منعکس ساخته است. هنگامی که در نجف اشرف زندگی میکرد همه ساله دهه اول محرم را در مسجد هندی منبر میرفت و عموم مردم را از سخنان جالب و ثمربخش خویش بهرهمند میساخت روز عاشورا از آغاز تا پایان تنها ذکر مصیبت میکرد و در مظلومیت و مصیبت سالار شهیدان حسین بن علی علیهماالسلام سخن میگفت. اهل علم و طبقات دیگر در پای منبر ایشان چنان میگریستند که قابل وصف نمیباشد.