توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد. توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی شود: یکی در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.
برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...علمای شیعه هر چه داشته اند در طبق اخلاص نهاده اند تا معارف و معرفت ها، و تا دانش ها و حکمت ها، و تا تمامی خوبیها و متانتها را سینه به سینه و دل به دل به آیندگان تقدیم دارند، و تا اهل زمین به دستاویز محکمی چنگ زنند و به راه ضلال و گمراهی ره نپویند ، در این راه عشق پر فراز و فرود چه جانها که نثار مکتب اهل بیت نشد و چه دلها که در فناگاه ربوبی به فنا نرفت و اینک ما و پاسداری از این حریم حرم، تا که دلها صیقلی کنیم و ما نیز وادی عشق بپوییم .
یکی از ارباب معرفت که جان در وادی زیبای اهلبیت فدا و فنا کرد "فاضل مقداد" است که گوش جان به جانان او می دهیم، تا نمی از یم فضایلش برگیریم، گرچه به این کوتاه آن نشاید ولی ذکری و یادی از او را باید .
برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید
ادامه مطلب ...
پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) در توصیه به ابوذر، آخرین آیه سوره آلعمران را تبیین و مصداقش را مشخص میکند. آیه پایانی سوره آلعمران چنین است: "یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا الله لعلکم تفلحون." این آیه شریفه گرچه مصادیق فراوانی نظیر مرزبانی و حفظ ثغور دارد ولی بارزترین مصداق آن، رفتن به مراکز مذهبی و انس گرفتن با عبادات دینی است، از این رو رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: "کثرة الاختلاف إلی المساجد فذلکم الرباط."(1)
رابطه آن است که انسان وقتی نماز خواند خوشحال نباشد که از عهده تکلیف بدر آمده و خود را فارغ بداند، بلکه باید شوق به عبادت و لذت ارتباط و مناجات با خداوند در او حالتی ایجاد کند که منتظر نوبت نماز دیگر باشد.
از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: "فرق من با دیگران این است که من چنان تشنهی نمازم که هر چه بیشتر نماز میخوانم شوقم به نماز بیشتر میشود و هر چه بیشتر با خدای خود سخن بگویم اشتیاقم به مناجات با حق افزوده میشود."(2)
فرق نعمتهای مادی با معنوی آن است که نعمتهای مادی، محکوم تزاحم و امتناع تداخل است، ولی نعمتهای معنوی که مجرد و الهی است، محکوم به عدم تزاحمند، از این رو هر نعمت مادی، به اندازه خود از گنجایش ظرف کاسته و مزاحم ورود مظروف دیگری است، ولی نعمتهای معنوی، نه تنها از گنجایش ظرف خود نمیکاهد، بلکه به اندازه تأثیر وجودی خود، مایه وسعت آن گشته، زمینه نزول مظروفهای معنوی دیگر را فراهم میکند، چنانکه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درباره علم فرمود: "کل وعاء یضیق بما جعل فیه إلا وعاء العلم فإنّه یتّسع به"(3)؛ هر ظرفی با آمدن مظروف از ظرفیتش کاسته میشود مگر ظرف علم که با آمدن مظروفْ، ظرفیت آن بیشتر میشود.
شاهد بر مطلب مزبور، مسئله افزون طلبی در علم است، چنانکه در همین وصیت آمده است که ابوذر به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) عرض کرد: "زدنی یا رسول الله"؛ بیشتر افاضه کن، که این روش افزون طلبی در علوم و معارف از سیره پیامبر آموخته شد، زیرا خداوند سبحان به پیامبرش میفرماید: "قل رب زدنی علماً"(4)، یعنی تو از خداوند سبحان علم برتر و بالاتر طلب کن و در مسایل علمی افزون طلب باش.
یکی از شعرا که به اهل بیت علاقمند بود و هر وقت حضرت صادق(ع) را می دید سلام می کرد، مبتلای به مشروبات الکلی بود. روزی که تازه شراب خورده بود و دهانش بو می داد از کوچه تنگی عبور می کرد و حضرت صادق(ع) هم از مقابل تشریف می آوردند. خجالت کشید با آن حال به حضرت سلام کند، رویش را برگردانده به طرف دیوار کرد و مشغول ور رفتن به لباسش شد، وقتی حضرت به او رسیدند، از پشت سر به در گوشش گذاشتند و سلام کردند و فرمودند: در هر حالتی که هستید از ما روی نگردانده به ما پشت نکنید.
حضرت صادق(علیه السلام)سپس فرمودند: "الحسن حسن ومنک احسن والقبیح قبیح و منک اقبح لمکانک منا"
ترجمه:کار نیک نیکو و پسندیده است ولی از تو پسندیده تر و کار زشت زشت و ناروا است و ازتو نارواو زشت تربخاطر نسبت توبا ماست.
پس از گناه خودت خیلی نترس و از خدا خجالت نکش رو بسوی او کن:
بـاز آ هـر آنـکه هـستی باز آ |
گـر کـافر وگبر و بت پرستی باز آ |
خدا منتظر توست این شب جمعه را از دست نده!