فایل های صوتی درون یک پوشه را با FolderPlay v1.0 بگوشایید

پلیر برای گوشیهای 5800 و N97

قابل نصب بر روی نوکیا

5800-N95-N97-N85-N79-N73-N76-N86-N96-N93-N80-N81-N82

mobva.com دانلود |  با حجم : 170 کیلوبایت
پسورد فایل  :  www.mobva.com

نسخه دوم بازی سرگرم کننده و جذاب Wedding Dash 2

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows XP, Windows Vista
Memory: 256 MB
CPU: P 1.2GHz


دانلود با حجم ۱۶.۲ مگابایت

پسورد فایل : www.kamyabonline.com

معجزه‏اى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)

مسجدالنبی

در علم کلام در جاى خود ثابت ‏شده که پیغمبر الهى کسى است که داراى معجزه باشد و بتواند به اذن خدا کارهایى را که دیگران نمى‏توانند انجام دهند و از نظر عقل نیز محال نباشد بدون اسباب و علل مادى و ظاهرى از طریق اعجاز و خرق عادت انجام دهد.

پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز داراى معجزات زیادى بوده که برخى از آنها از جمله معجزاتى که در مسیر راه هجرت به مدینه از آن حضرت دیده شد، داستان گوسفند ام معبد است که مورخین و اهل حدیث ذکر کرده‏اند.

گفته‏اند: همچنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و همراهان به سوى مدینه مى‏رفتند چشمشان از دور به خیمه‏اى افتاد و آنان براى تهیه آذوقه راه خود را به جانب آن خیمه کج کردند و چون بدانجا رسیدند زنى را در آن خیمه دیدند که با اثاثیه اندکى که داشت در میان آن خیمه نشسته و گوسفند لاغرى هم در پشت آن خیمه بسته است.

از آن زن که نامش "ام معبد" بود گوشت و خرمایى خواستند تا به آنها بفروشد و پولش را بگیرد ولى او گفت: به خدا سوگند خوراکى در خیمه ندارم وگرنه هیچگونه مضایقه‏اى از پذیرایى شما نداشتم و نیازمند پول آن هم نبودم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بدان گوسفند نگاه کرد و فرمود: اى ام معبد این گوسفند چیست؟

جواب داد: این گوسفند به علت ناتوانى و ضعف نتوانسته به دنبال گوسفندان دیگر به چراگاه برود.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: آیا شیر دارد؟

ام معبد گفت: این گوسفند ضعیف‎تر از آن است که شیرى داشته باشد!

چیزى نگذشت که شوهر او آمد و چون نزد همسرش شیر دید با تعجب پرسید: این شیر از کجاست؟زن در جواب گفت: مردى این چنین بر اینجا گذشت و داستان را گفت، و چون اوصاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را براى شوهرش تعریف کرد آن مرد گفت: به خدا این همان کسى است که قریش وصفش را مى‏گفتند و اى کاش من او را مى‏دیدم و همراهش مى‏رفتم و در آینده نیز اگر بتوانم این کار را خواهم کرد.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نزدیک رفت و دست ‏بر پستان‎هاى گوسفند گذارد و نام خداى تعالى را بر زبان جارى کرد و درباره گوسفندان ام معبد دعا کرد و سپس دستى بر پستان گوسفند کشید و ظرفى طلبید و شروع به دوشیدن شیر کرد تا آن قدر که آن ظرف پر شده و نوشید، آنگاه دوباره دوشید و به همراهان خود داد تا همگى سیر و سیراب شدند و در پایان نیز ظرف را پر کرده نزد آن زن گذارد و پول آن شیر را به ام معبد داده و رفتند.

اجل مرگ برای "مرگ"

مرگ

حقیقت تلخ و شیرین مرگ تنها برای موجودات جاندار و دارای روح روی می دهد و برای جمادات هیچگونه مرگ و انتقالی متصور نیست.

اکنون در اینجا چند سوال پیش می آید:

1. آیا سرنوشت مرگ برای فرشتگان الهی نیز مقدر است یا نه؟

2. اگر چنین است، جان آخرین مخلوق خدا، عزراییل و بنا بر روایتی دیگر، اسرافیل، را چه کسی می گیرد؟

3. از آنجا که "مرگ" نیز خلقت پذیر است و آفریدینی،(1) آیا مرگ برای خود "مرگ" نیز ممکن است؟

در پاسخ به سوالات یاد شده  باید گفت همه چیز می میرد جز ذات نامیرای او؛ تنها چیزی که هماره باقیست و پابر جا، وجه خداست و بس.

آنگونه که از برخی روایات بر می آید ملک الموت پس از ستاندن جان همه مخلوقات به جز یک فرشته از کارگزاران خدا در جهان هستی، خود نیز به دست حضرت احدیت قبض روح می شود. و اسرافیل‌ آخرین‌ فرشته‌ای‌ است‌ که‌ از سوی‌ خداوند مرگ‌ را درمى‌یابد. (نک: سیوطی، الدر المنثور، صص39-37)

و چون زمان‌ آن‌ فرا مى‌رسد تا مردگان‌ از نو جان‌ گیرند و رستاخیز برپا گردد، ملک دمنده در صور، حضرت اسرافیل، پیش از همه و پس از او جبرئیل‌ و میکائیل‌ زنده می شوند؛ چه‌ آنکه اسرافیل‌ است‌ که‌ به‌ فرمان‌ خداوند نفخه دوم‌ را برای‌ زنده‌ کردن‌ مردگان‌ مى‌دمد.

«آنچه باقی و پایدار خواهد بود "وجه اللّه" است. امّا گستره‌ی‌ وجه اللّه را آیه مبارکه "فأینما تولّوا فثمّ وجه اللّه"(2)، « هرجا رو بگردانید آن جا وجه خداست »، بازگو کرده؛ یعنی هر چیز را بنگرید یک بُعد غیر وجه اللّهی دارد که فانی می‌شود و از بین می‌رود و یک بُعد وجه اللّهی دارد که از آن جهت ثابت و لایتغیّر است.

وجه اللّه در سراسر عالم ظهور دارد؛ گاهی اطعام یتیم جنبه‌ی‌ وجه اللّهی دارد: "إنّما نطعمکم لوجه اللّه"(3) وگاهی زکات دادن جنبه‌ی‌ وجه اللهی دارد: "و ما ءَاتیتم من زکوةٍ تریدونَ وجهَ اللّه"(4)؛ آنچه به عنوان زکات در راه خدا می‌دهید وجه خدا را خواسته اید. بنابراین، همه‌ی‌ کردار ما می‌تواند جنبه وجه اللهی به خود بگیرد؛ مانند: نماز، روزه، اطعام، آموزش، پرورش، نشست و برخاست عبادی. از این رو خداوند صفت "ذوالجلال و الإکرام" را برای وجه اللّه آورده و آن را مکرّم و گرامی داشته است؛ یعنی وجه اللّه اجلّ از آن است که بمیرد؛ گرچه حضرت عزرائیل و حتی خود مرگ نیز در قیامت خواهد مرد: "فیؤتی بالموت فى صورة کبش أملح... فیذبح"(5)؛ مرگ به صورت گوسفندی که سفیدی آن فزونتر از سیاهی است آورده و ذبح خواهد شد، امّا وجه اللّه همیشگی و ابدی است و فنا و هلاک در حریم مقدّس آن راه ندارد.

گفتنی است، جلوه‌ی‌ اتمّ وجه اللّه پیامبران و پیشوایان دین (علیهم‌السلام) هستند؛ چنان‌که در احادیث فراوانی بدین معنا تصریح شده است؛ چنان‌که امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: "نحن وجه اللّه نتقلّب فى الأرض بین أظهرکم و نحن عین اللّه فى خلقه ویده المبسوطة بالرحمة علی عباده"(6).

بنابراین، وجه اللّه که فرمان الهی باشد همیشه زنده است و ائمه طاهرین جلوه گاه این فرمان هستند.»(7)

 و هر چیزی جز این، فانی و گذراست.

توطئه مقابله با قرآن

شیطان

شیخ‌ أبومنصور أحمدبن‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ طَبَرْسِی‌ روایت‌ می‌کند از هشام‌ بن‌ حکم‌ که‌ گفت‌: ابن‌ أبی‌ العَوْجاء، و ابوشاکر دیصانی‌ زندیق‌، و عبدالمَلِک‌ بصری‌ و ابن‌ مُقَفَّع‌ در بیت‌ الله‌ الحرام‌ اجتماع‌ نمودند، و به‌ حُجَّاج‌ مسخره‌ می‌کردند، و به‌ قرآن‌ طعنه‌ می‌زدند.

ابن‌ أبی‌العَوجاء گفت‌: بیائید تا هر کدام‌ از ما رُبْعی‌ از قرآن‌ را نقض‌ کند، و میعاد ما سال‌ آینده‌ در همین‌ موضع‌ باشد! در اینجا با هم‌ گرد می‌آئیم‌ در حالی‌ که‌ هم? قرآن‌ را نقض‌ کرده‌ایم‌. زیرا در نقض‌ قرآن‌، إبطال‌ نبوّت‌ محمّد است‌، و در ابطال‌ نبوّت‌ او إبطال‌ اسلام‌ و اثبات‌ مدّعای‌ ما خواهد بود.

همه‌ با هم‌ پیمان‌ نهادند، و بر این‌ مهمّ اتّفاق‌ کردند، و از یکدیگر متفرّق‌ گردیدند. و چون‌ سال‌ دیگر بهم‌ رسید در بیت‌ الله‌ الحرام‌ مجتمع‌ گشتند، و ابن‌ أبی‌العوجاء گفت‌: از روزی‌ که‌ ما از هم‌ جدا شدیم‌ من‌ در این‌ آیه‌ فکر کرده‌ام‌: فَلَمَّا اسْتَیْئَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیّاً(1).

 

برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

113تفسیر برای بسم الله

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه‌ی‌ کریمه‌ی‌ "بسم الله الرحمن الرحیم" که سر فصل 113 سوره‌ی‌ قرآن کریم است و در سوره مبارکه‌ی‌ "نمل" افزون بر آغاز سوره، در طلیعه‌ی‌ نامه‌ی‌ حضرت سلیمان (علیه‌السلام) به ملکه‌ی‌ سبأ نیز آمده است(1)، 114 بار نازل شده است، نه این که یک بار نازل شده باشد و به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سرفصل سور قرآنی قرار گرفته باشد.

در عصر نزول وحی، فرود آمدن آیه‌ی‌ کریمه‌ی‌ "بسم الله الرحمن الرحیم" به عنوان اولین آیه‌ی‌ سوره‌ی‌ جدید، نشانه‌ی‌ پایان پذیرفتن سوره‌ی‌ پیشین و آغاز نزول سوره‌ی‌ پس از آن بود: "وإنما کان یُعرف انقضاء السورة بنزول "بسم الله الرحمن الرحیم" ابتداءً للأخری"(2).

نزول مکرّر آیه‌ی‌ "بسم الله..." نشانه‌ی‌ اختلاف معنا و تفسیر آن در هر سوره است. آیات "بسم الله..." در سراسر قرآن کریم گرچه از نظر لفظی یکسان است، لیکن از نظر معنوی و تفسیری گوناگون و در نتیجه "مشترک لفظی" است(3).    

برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

نماز جماعت چشم‌چران

به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند:

 فلان جوان که در نماز جماعت شما حاضر می‌شود چشم‌چران است و به نامحرم نگاه می‌کند.
حضرت فرمود: او را به حال خود واگذارید که این نماز جماعت سبب ترک این عادت زشتش می‌شود.
بعد ازمدتی به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر دادند که آن جوان موفق به توبه از آن عادت زشت شده است.

نماز غلام پرهیزگار

سالی در مدینه قحطی و خشکسالی بود و مردم در صحرا و بیابان می‌رفتند و دعا می‌کردند، نماز می‌خواندند، شخصی می‌گوید من غلامی را در خلوت و تنهایی دیدم که نماز می‌خواند و عبادت می‌کرد، از خشوع و گریه‌ای که می‌کرد و مناجاتی که با حق کرد و از دعائی که کرد بارانی آمد که مجذوب او شدم و شک نکردم که آمدن باران از دعا و نماز او بوده است، لذا دنبالش را گرفتم هر جور هست من باید این غلام را در اختیار بگیرم و صاحب او شوم برای اینکه غلام او بشوم. دنبال او را گرفتم، آمد و آمد و رفت به خانه‌ی امام زین العابدین (علیه السلام).
این شخص رفت خدمت حضرت سجاد (علیه السلام) و گفت: آقا شما یک غلامی دارید من این غلام را می‌خواهم از شما بخرم، نه برای اینکه غلام من باشد، می‌خواهم او مخدوم من باشد و من می‌خواهم خدمتگزار او باشم، منت‌گذار و آن را به من بفروش. حضرت فرمود: آن را به تو می
بخشم. تا بالاخره آن غلام را حاضر می‌کنند حضرت می‌گوید همین را می‌گویی؟ شخص می‌گوید: بله. حضرت می‌فرماید: ای غلام، این شخص مالک تو است، غلام یک نگاه حسرت باری به من کرد و گفت: تو که بودی که آمدی و مرا از مولایم جدا کردی؟
شخص می‌گوید: من به او گفتم قربان تو؛ من تو را نگرفتم برای اینکه خدمتگزار خودم قرار بدهم من تو را گرفتم برای اینکه خدمتگزار تو باشم برای اینکه من در تو چیزی دیدم که در کسی دیگر ندیده‌ام، من جز برای اینکه خدمتگزار باشم هیچ قصد و غرضی نداشتم من می‌خواهم از محضر تو استفاده بکنم و بهره ببرم بعد جریان را به او گفتم، تا سخن من تمام شد رو کرد به آسمان و گفت: خدایا این رازی بود بین من و تو، من نمی‌خواستم بندگان تو اطلاع پیدا کنند حالا که بندگانت را مطلع کرده‌ای خدایا من را ببر، همین را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد. داستان راستان

نماز واقعی

هر وقت هنگام نماز می رسید امیرالمؤمنین - علیه السّلام - حال اضطراب و تزلزل پیدا می کرد. عرض می کردند شما را چه می شود که اینقدر ناراحتید. می فرمود: وقت امانتی که خداوند بر آسمان و زمین عرضه داشت و آنها امتناع از حمل آن ورزیدند، رسیده. در جنگ صفین تیری بر ران مقدسش وارد شد هر چه کردند در موقع عادی خارج نمایند نتوانستند، از شدت درد و ناراحتی آن جناب.
خدمت امام حسن - علیه السّلام - جریان را عرض کردند. فرمود: صبر کنید تا پدرم به نماز بایستد زیرا در آن حال چنان از خود بیخود می شود که به هیچ چیز متوجه نمی گردد. به دستور حضرت مجتبی در آن حال تیر را خارج کردند.
بعد از نماز علی - علیه السّلام - متوجه شد خون از پای مقدسش جاری است. پرسید چه شد؟ عرض کردند تیر را در حال نماز از پای شما بیرون کشیدیم.

 انوار نعمانیه، ص 342.

اخلاص شیخ عباس قمی

در یکی از ماه‌های رمضان با چند تن از رفقاء از ایشان (محدث قمی) خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه‌ی جماعت را بر معتقدان و علاقه‌مندان، منت نهد، با اصرار و ابرام این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستان‌های آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز می‌افزود هنوز به ده نرسیده بود، که اشخاص زیادی، اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد؛ یک روز پس از اتمام نماز ظهر به من که نزدیک ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی‌توانم نماز عصر بخوانم رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترک نماز جماعت گفتند: حقیقت این است که در رکوعِ رکعت چهارم، متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پُشت سر من می‌گویند «یا الله یا الله ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می‌رسید، این توجه که مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد، در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم.

فوائد الرضویّه، ج1، مقدمه محمود شهابی.

شعله هجران

تا شعلة هجران تو خاموش کنم  ..... بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنم 
بسیار بکوشیدم و، نتوانستم  ..... یک لحظه غم تو را فراموش کنم 
ای کاش، دمی دهد امانم این اشک  ..... تا نقش تو را به دیده منقوش کنم 
آخر چه شود، شبی به خوابم آئی  ..... تا جام محبّت تو را نوش کنم 
بنشینی و، در برت، مرا بنشانی  ..... تا زمزمة نوازشت گوش کنم 
گربار دگر مرا در آغوش کشی  ..... صد بوسه بر آن دست و بر و دوش کنم 
از حملة غارت به دلم آتشهاست  ..... این داغ، عیان، ز لالة گوش کنم 
گویند به من، یتیم غارت زده‌ام  ..... ز آن چشمة چشم خویش بر جوش کنم 
دیگر اگر ای پدر نخواهی برگشت  ..... بر خیزم و، پیکرم سیه پوش کنم؟ 

SMS های انتظار و مهدویت

ای چشمه نور ، انشعاباتت کو ؟

ای خانه‏ات آباد ، خراباتت کو ؟

در شهر نشانه‏ای ز تبلیغ تو نیست

ای عشق! ستاد انتخاباتت کو ؟

....................

غیر از دلت، دلم به دلی دل نمی‏دهد

چشمم به جز به چشم تو چشم‏انتظار نیست

....................

عصری است غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر بار بهانه‏ای گرفتیم و گذشت

عیب ازمن و توست، عشق بی‏تقصیر است

............................

ای ماه برآ که راه را گم کردیم

حتی سر چشمه هم تیمم کردیم

ای وای قرار بود آدم باشیم

اما سر راه ، میل گندم کردیم

آیت الله سید حسین طباطبایی بحر العلوم

آیت الله سید حسین طباطبایی بحر العلوم

آیِت الله سید حسین طباطبایی بحرالعلوم درسال 1308 ش (1348 ق) درنجف اشرف در بیت علم و فقاهت به دنیا آمد و ازکودکی به تحصیل علوم دینی روی آورد.

 وی پس از گذراندن مقدمات و سطوح حوزه ، در 23 سالگی به درس خارج آیات عظام : ابوالقاسم خویی ، میرزا حسن بجنوردی ، سید حسن حکیم و پدرش آیت الله سید محمد تقی بحرالعلوم  را یافت و به مدارج عالی علمی دست یافت.

وی درنجف و سایر  مناطق شیعه نشین عراق به عنوان یکی ازمراجع تقلید مطرح بود و در مسجد شیخ طوسی به درس و بحث  مشغول بود .

 او همزمان با تحصیل ، به تدریس ، تالیف و تاسیس مراکز عام المنفعه پرداخت و بنیادهایی برای تحقیق ، چاپ و اهدای کتاب های شیعی پایه گذاری کرد.

آیت الله سید حسین طباطبایی بحر العلوم

آیت الله بحرالعلوم پس از وفات آیت الله خویی ، با فشارهای گوناگون از جانب رژیم بعثی عراق مواجه شد تا به عنوان مرجعیت عربی وابسته به رژیم حزب بعث همکاری کند، اما این فقیه  سترگ، هیچ گاه سر تسلیم درمقابل آنان فرود نیاورد .وی درنجف و سایر  مناطق شیعه نشین عراق به عنوان یکی ازمراجع تقلید مطرح بود و در مسجد شیخ طوسی به درس و بحث  مشغول بود . در این میان تالیفات متعددی ازایشان به چاپ رسید که تحقیق کتاب تلخیص الشافی شیخ طوسی در 4 جلد ، الجهاد فی الاسلام و تحقیق کتاب الفوائد الرجالیه در 4 جلد از آن جمله است.

سرانجام آن فقیه خدمتگزار دین دراول تیرماه 1380 ش برابر با 29 ربیع الاول  1422 ق در72 ساگی بر اثر مرگ مشکوکی در نجف اشرف درگذشت و رژیم عراق پیکرش را بی درنگ و بدون هرگونه تشییع و مجالس بزرگداشت ، مظلومانه و غریبانه در مسجد محل درسش به خاک سپرد.

برای بیداری

پس تا می‌توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که 

 برای شما بهتر است؛ و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند!

 

شرک، تنها گناه نابخشودنی

خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته  

بداند) می‌آمرزد. و هر کس برای خدا همتایی قرار دهد، در گمراهی دوری افتاده است.

 

هیچ تلاشی بی ثمر نیست!

و اینکه تلاش انسان بزودی دیده می‌شود

 

زیر پرچم کدام حزب سینه می زنید؟

البته شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت  

می‌کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند!

زکات مال؛ درمان بخل نفس

معجزه هوس آلود

شبهات اینترنتی

شبهه

در سوره یونس آیه 20 گفته شده: مشرکین می گویند چرا معجزه ای از طرف خدای پیغمبر بر پیغمبر نازل نمی گردد. ای پیغمبر به آنها بگو که غیب و معجزه از ناحیه خداوند است... همچنانکه مشاهده می کنید این آیه صراحتا آوردن هر گونه معجزه از ناحیه پیغمبر مسلمانان را رد می کند. بنا بر این ادعای مسلمانان مبنی بر وجود معجزاتی از سوی پیغمبر کاملا بی اساس است. 

 

برای خواندن جواب شبهه روی ادامه مطلب کلیک کنید

 

ادامه مطلب ...

زرنگتر از شیطان منم !

مسیح و شیطان

مؤمن خیلی زیرک و زرنگ است، حتی سر شیطان کلاه می گذارد، همه از شیطان فرار می کنند، شیطان از مؤمن می گریزد. همه از آتش می ترسند، آتش از مؤمن می ترسدو فرار می کند. اگر شیطان به مؤمن حرفی بزند موجب رشد مؤمن می شود. همان طور که وقتی شیطان به حضرت عیسی(ع) گفت : اگر تو زاهدی پس چرا به دنبال کلوخی هستی که برای خوابیدن زیر سرت بگذاری، حضرت عیسی(ع) کلوخ را پرتاب کرد و خاک شد و فرمود : تا زنده ام دیگر کلوخ زیر سرم نمی گذارم. شیطان هم گفت : من هم تا زنده ام به مؤمن حرفی نمی‌زنم.

ناراحت

 

گرفتار یا گرفتار یار

هر وقت در زندگی ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است، زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است در واقع گرفته‌ی یار است.

 

 

 

فریاد

 

یک عمر مهمانی

من اصبح علی الدنیا حزیناً فقد اصبح علی الله ساخطاً : هر کس به وضعیت دنیویش محزون باشد هر آینه بر خدا غضبناک است. این بدان خاطر است که وضعیت دنیوی او را کسی جز خدا بوجود نیاورده است. آیا زشت نیست که بعد از یک عمر نماز و عبادت، بر خدا غضبناک باشیم؟ آیا می شود که انسان همه‌ی عمر مهمان باشد و باز هم از صاحبخانه پَکر باشد. چقدر بی وجدان باید باشد که خلقش از این صاحبخانه تنگ باشد. بیایید و از این صاحبخانه گله نکنید، خصوصاً پیش خلق از خدا گله نکنید که کفر است. اگر خواستید گله کنید به خود او کنید.

توبه های دقیقه نود

توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد. توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی شود: یکی در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.  

برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

فاضل مقداد سیوری حلی 826 هجری قمری(سالروز ارتحال)

فاضل مقداد

علمای شیعه هر چه داشته اند در طبق اخلاص نهاده اند تا معارف و معرفت ها، و تا دانش ها و حکمت ها، و تا تمامی خوبیها و متانتها را سینه به سینه و دل به دل به آیندگان تقدیم دارند، و تا اهل زمین به دستاویز محکمی چنگ زنند و به راه ضلال و گمراهی ره نپویند ، در این راه عشق پر فراز و فرود چه جانها که نثار مکتب اهل بیت نشد و چه دلها که در فناگاه ربوبی به فنا نرفت و اینک ما و پاسداری از این حریم حرم، تا که دلها صیقلی کنیم و ما نیز وادی عشق بپوییم .

یکی از ارباب معرفت که جان در وادی زیبای اهلبیت فدا و فنا کرد "فاضل مقداد" است که گوش جان به جانان او می دهیم، تا نمی از یم فضایلش برگیریم، گرچه به این کوتاه آن نشاید ولی ذکری و یادی از او  را باید . 

 

برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

 

ادامه مطلب ...

چگونه با خدا ارتباط برقرار کنیم؟

اقامه نماز

پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) در توصیه به ابوذر، آخرین آیه سوره آل‌عمران را تبیین و مصداقش را مشخص می‎کند. آیه‌‌ پایانی سوره‌‌ آل‌عمران چنین است: "‌یا ا‌یها الذ‌ین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا الله لعلکم تفلحون." این آیه‌‌ شریفه گرچه مصاد‌یق فراوانی نظ‌یر مرزبانی و حفظ ثغور دارد ولی بارزتر‌ین مصداق آن، رفتن به مراکز مذهبی و انس گرفتن با عبادات د‌ینی است، از این رو رسول اکرم ‌(صلی الله علیه و آله) فرمود: "کثرة الاختلاف إلی المساجد فذلکم الرباط."(1)

رابطه آن است که انسان وقتی نماز خواند خوشحال نباشد که از عهده تکلیف بدر آمده و خود را فارغ بداند، بلکه با‌ید شوق به عبادت و لذت ارتباط و مناجات با خداوند در او حالتی ا‌یجاد کند که منتظر نوبت نماز د‌یگر باشد.

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: "فرق من با د‌یگران ا‌ین است که من‌ چنان تشنه‌ی‌ نمازم که هر چه بیشتر نماز می‎خوانم شوقم به نماز بیشتر می‎شود و هر چه بیشتر با خدای خود سخن بگو‌یم اشتیاقم به مناجات با حق افزوده می‎شود."(2)

امیرالمؤمنین علی(علیه‎السلام) درباره علم فرمود: هر ظرفی با آمدن مظروف از ظرفیتش کاسته می‎شود مگر ظرف علم که با آمدن مظروفْ، ظرفیت آن بیشتر می‎شود.

فرق نعمت‎های مادی با معنوی آن است که نعمت‎های مادی، محکوم تزاحم و امتناع تداخل است، ولی نعمت‎های معنوی که مجرد و الهی است، محکوم به عدم تزاحمند، از این رو هر نعمت مادی، به اندازه‌‌ خود از گنجایش ظرف کاسته و مزاحم ورود مظروف د‌یگری است، ولی نعمت‎های معنوی، نه تنها از گنجایش ظرف خود نمی‎کاهد، بلکه به اندازه تأثیر وجودی خود، ما‌یه وسعت آن گشته، زمینه نزول مظروف‎های معنوی د‌یگر را فراهم می‌کند، چنانکه امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) درباره علم فرمود: "کل وعاء ‌یضیق بما جعل فیه إلا وعاء العلم فإنّه یتّسع به"(3)؛ هر ظرفی با آمدن مظروف از ظرفیتش کاسته می‎شود مگر ظرف علم که با آمدن مظروفْ، ظرفیت آن بیشتر می‎شود.

شاهد بر مطلب مزبور، مسئله‌ افزون طلبی در علم است، چنانکه در همین وصیت آمده است که ابوذر به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) عرض کرد: "زدنی ‌یا رسول الله"؛ بیشتر افاضه کن، که ا‌ین روش افزون طلبی در علوم و معارف از سیره پیامبر آموخته شد، زیرا خداوند سبحان به پیامبرش می‎فرما‌ید: "قل رب زدنی علماً"(4)، ‌یعنی تو از خداوند سبحان علم برتر و بالاتر طلب کن و در مسا‌یل علمی افزون طلب باش.

اگر مستی باز تورا می خواهم

دست

 

یکی از شعرا که به اهل بیت علاقمند بود و هر وقت حضرت صادق(ع) را می دید سلام می کرد، مبتلای به مشروبات الکلی بود. روزی که تازه شراب خورده بود و دهانش بو می داد از کوچه تنگی عبور می کرد و حضرت صادق(ع) هم از مقابل تشریف می آوردند. خجالت کشید با آن حال به حضرت سلام کند، رویش را برگردانده به طرف دیوار کرد و مشغول ور رفتن به لباسش شد، وقتی حضرت به او رسیدند، از پشت سر به در گوشش گذاشتند و سلام کردند و فرمودند: در هر حالتی که هستید از ما روی نگردانده به ما پشت نکنید.

حضرت صادق(علیه السلام)سپس فرمودند: "الحسن حسن ومنک احسن  والقبیح قبیح و منک اقبح لمکانک منا"

ترجمه:کار نیک نیکو  و پسندیده است  ولی از تو پسندیده تر و کار زشت زشت و ناروا است و ازتو نارواو زشت تربخاطر نسبت توبا ماست.

پس از گناه خودت خیلی نترس و از خدا خجالت نکش  رو بسوی او کن:

 

بـاز آ هـر آنـکه هـستی باز آ
گـر کـافر  وگبر و بت پرستی باز آ

 

خدا منتظر توست این شب جمعه را از دست نده!

دلتنگ امام رضایم

I1.jpg

مرغ حقم ذکر یاهو می زنم

دلشکسته پر به این سو می زنم

آبرویم از علی موسی الرضاست

بر درش هر روز جارو می زنم

من لباس نوکری پوشیده ام

بهر این خدمت زجان کوشیده ام

ساقی فیضم امام هشتم است

جرعه ای از ساغرش نوشیده ام

ای ملایک ای مقیمان حرم

حافظان قبر شاه محترم

بر رضا از ما رسانید این پیام

دستی از هم از ما بگیرد از کرم

داغش کن تا در ثوابش شریک بشی

پاداش بزرگ انتظار

 آیا هیچ مى‏دانید که پاداش این انتظار چیست و چه ثمرى براى منتظران دارد؟

امام صادق(علیه السلام) در روایت زیر به این پرسش پاسخ مى‏دهند:

آیا شما را خبر ندهم به آنچه که خداى صاحب عزت و جلال، هیچ عملى را که جز به آن عمل، از بندگان نمى‏پذیرد؟ گفتم: بله. فرمود: گواهى دادن به این که هیچ شایسته پرستشى جز خداوند نیست و این که محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده او است، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزارى از دشمنانمان - یعنى خصوص امامان - و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزکارى و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم(عج) .

سپس [امام] فرمود: براى ما دولتى است که هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مى‏سازد. آنگاه [امام] فرمود: هر کس دوست مى‏دارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالى که منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم(عج)، بپا خیزد، پاداش او همچون پاداش کسى خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است، پس کوشش کنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت‏ خداوند!

براى منتظران زمان غیبت همین پاداش بس که نام آنها در زمره یاران امام عصر(عج)، و از جمله کسانى ثبت‏ شود که آن حضرت را به هنگام ظهور همراهى مى‏کنند

حال عنایت شده از امیرالمؤمنین علیه السلام

 علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی داستانی از قول استادش مرحوم آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی(ره) نقل می کردند که ایشان روزی فرمودند: 
 


ادامه حکایت را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید

ادامه مطلب ...

بیرون آمدن دو پرتو نور از چشمان آیت الله گلپایگانی

 

آیت الله شیخ جواد کربلایی فرمودند:
« آقای بهجت حدود 30، 40 سال پیش یا بیشتر یک وقتی صحبت ایشان ( آیت الله آقا سیدجمال الدین گلپایگانی ) را می فرمودند، نقل کردند که :
یک شب بعد از نماز مغرب و عشاء دیدم ایشان (آیت الله گلپایگانی) می خواهند به وادی السلام بروند. من هم همراه ایشان راه افتادم.
حالا هر دو ساکت بودند و حرفی نمی زدند و مشغول ذکر بودند در این تاریکی در وادی السلام سر یک سقیفه ای که آنجاها هست یک گوشه ای نشستیم.

در آن تاریکی ایشان (مرحوم آیت الله گلپایگانی) مشغول ذکر بودند. یک دفعه دیدم که از دو تا چشمهای ایشان مثل دو لوله نور بیرون زد. و تمام آن فضا را روشن کرد.
هیچ حرفی هم با هم نداشتیم او مشغول خودش بود. و دوباره برگشتیم و به منزل رفتیم. »

زندگینامه آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی

 
 

مختصری از زندگینامه

آیت الله فهری در مورد زندگی آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نقل می کنند  :
یکی از مردان پیشتاز این راه مرحوم عارف بالله آیة الله حاج میرزا جواد ملکی ـ قدس الله نفسه الزکیه ـ است  که در این میدان گوی سبقت از همگان ربود.
این مرد بزرگ با اینکه در مقام عرفان مقامی بس والا دارد و از اعظم فقهای « صائنا" لنفسه، حافظا" لذینه، مخالفا" لهواه و مطیعا" لامر مولاه» به شمار می آید .  


برای خواندن زندگینامه کامل ایشان به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

ادامه مطلب ...

زندگانی آیة الله میرزا محمد جواد اصفهانی

 

عارف کامل و  فقیه مبارز، آیة الله میرزا محمد علی شاه آبادی  در سال 1292 قمری در اصفهان در بیت  فقیه ربانی، آیة الله میرزا محمد جواد اصفهانی ( حسین آبادی) رحمة الله دیده به جهان گشود.  


برای خواندن زندگینامه کامل ایشان به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

ادامه مطلب ...

زندگینامه رجبعلی خیاط

عبد صالح خدا « رجبعلی نکوگویان » مشهور به « جناب شیخ » و « شیخ رجبعلی خیاط » در سال 1262 هجری شمسی، در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت و رجبعلی را که از خواهر و برادر تنی بی بهره بود، تنها گذاشت. 

برای خواندن زندگینامه کامل ایشان به ادامه مطلب مراجعه فرمائید

ادامه مطلب ...